نقد تفاهم هسته‌ای در گفتگوی رجانیوز با رئیس سابق انرژی اتمی/پایانی

روحانی، ظریف وتیمش پذیرفته‌اند مجرم‌اند/اینجا آزمایشگاه یک طایفه خاص نیست تادیدگاه‌هایش را درعرصه بین‌الملل آزمایش کند/دعا نمی‌کنم روحانی به جهنم برود،ولی ایشان به ما گفت برویدجهنم!به چنین آدمی چه بگوییم؟

 

آقای ظریف باید می‌گفت تضمین بدهید اورانیوم 56 درصد را به ما می‌دهید. از آقای دکتر روحانی باید پرسید، چه دشمنی وزارت خارجه یا سایر افراد با مؤسسه پژوهش‌های راهبردی بامداد داشتند؟ از زمانی که دولت جدید آمده است و آقای صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی شده‌اند تمام این پروژه‌ها خوابیده است. متأسفانه اینها مسیر را منحرف کردند. چرا آقای صالحی می‌خواهد برود زیر زمین فردو تحقیق کند؟ مگر دانشگاه صنعتی اصفهان یا امیرکبیر ما جا کم دارد یا استاد و آدم متفکر ندارد؟ اینها چه خوش‌خدمتی‌هایی است که دارند در این زمینه به غرب می‌کنند؟ آقای صالحی کاملاً در جهت اهداف خارجی‌ها صحبت می‌کند. نمی‌ارزد یک سفر و چند ملاقات با آقای مونیز کردن باعث شود آدم این‌قدر این طرفی بیفتد و تمام دستاوردهای ارزشمند متخصصان و دانشمندان کشورمان را این‌جوری بر باد بدهد. تعطیلی غنی‌سازی و شعارهایی که فردو به مرکز تحقیقات پیشرفته فیزیک، هسته‌ای و ایزوتوپ‌های پایدار تبدیل شود، عوام‌فریبی است.

در فاصله‌ای که رآکتورمان خوابیده بود، یک شرکت خارجی قدری رادیودارو به ما می‌داد تا به بیماران بیمارستان برسانیم. تا متوجه شد نمی‌توانیم خودمان تولید کنیم، قیمتش را پنج برابر قیمت بازارهای جهانی کرد.


اگر دوستان وزارت خارجه به‌جای اینکه فقط در تلویزیون ظاهر می‌شدند و مصاحبه می‌کردند، یک مقدار کار می‌کردند و نمایندگی‌های خارج از کشور را به کار می‌انداختند و در حوزه دیپلماسی به رفع تحریم‌ها کمک می‌کردند، حتماً می‌توانستیم شریک‌هایی در معادن خارجی اورانیوم داشته باشیم، کارخانه کیک زرد را آنجا بزنیم و کیک زرد را بیاوریم و در کارخانه‌هایمان فرآوری کنیم و سوخت هسته‌ای را در دنیا بفروشیم، مثل کشورهایی که از ما نفت خام می‌خرند و گازوئیل، بنزین هواپیما و نفت سفید تولید می‌کنند و به ما می‌فروشند، در باره اورانیوم برنامه داشتیم، در این جهت حرکت کنیم که در معادن دیگران شریک شویم.


قصد دعوا نداشتیم یا تعبیری که آقای ظریف به کار برد که آنها لجبازی می‌کردند، ما هم لجبازی می‌کردیم. بعید است فردی که دکترای بین‌الملل است این‌جوری به موضوع نگاه کند. چرا لجبازی؟ این‌طور نبود که زیاد کردن سانتریفیوژهایمان لجبازی باشد.


متأسفانه آقای دکتر صالحی این روزها در این باره صحبت می‌کنند که راندمان این سانتریفیوژها پایین است، اقتصادی نبود و به درد نمی‌خورد و باید نسل دیگری می‌آوردیم. ایشان کاملاً در جهت اهداف خارجی‌ها صحبت می‌کند. نمی‌ارزد یک سفر و چند ملاقات با آقای مونیز کردن باعث شود آدم این‌قدر این طرفی بیفتد و تمام دستاوردهای ارزشمند متخصصان و دانشمندان کشورمان را این‌جوری بر باد بدهد.


این نکاتی بود که درباره ازدیاد سانتریفیوژها تا حد 18 هزار تا وجود داشت و اینکه چرا راه نمی‌اندازیم. در رسانه‌تان به این موضوع بپردازید که چرا راه نینداختید؟ آیا با آقای جلیلی در مذاکره هماهنگ بود یا نه؟ حتماً بوده است.


نحوه مدیریت این توافق‌ها و مذاکرات در جامعه ما غلط بوده است، چون افرادی که می‌خواهند شتاب‌زده کار کنند و ضعفشان را در اداره کشور و جاهای دیگر به حوزه‌های علمی و تخصصی منتقل کنند، مطمئناً در مدیریت موضوع دچار اشکال می‌شوند، چون در مدیریت کشور دچار ضعف‌اند.


اینها که می‌روند این قول‌ها را می‌دهند و این امضاها را می‌کنند، اصلاً دو سال دیگر سر کار هستند؟ پیش‌بینی نمی‌کنم سال 96 بتوانند دولت را در دست داشته باشند. دولت بعدی چگونه بیاید اینها را جواب بدهد؟ چه جوری جواب مردم را بدهد؟ فرض کنیم از 1396 تا 1400 هم باشند. بعدش چه؟ در نهایت اینها کنار می‌روند. تا بخواهد راه بیفتد، دو دولت هشت ساله ما عوض شده‌اند و در واقع چهار دولت رفته‌اند. این وسط یقه چه کسی را بگیریم؟ آن موقع اصلاً کسانی که رفتند این تعهدات را دادند زنده هستند که بخواهیم یقه‌شان را بگیریم؟ فرضاً زنده هم باشند. چه کارشان می‌توانیم بکنیم؟ باید یک مقدار ترمز بگیرند و ضعفشان را از فناوری برتر و این دستاوردها بیرون ببرند و به چیزهای دیگر بپردازند. بگذارند یک خرد جمعی بیاید، بنشینند و روی این قضیه کار کارشناسی کنند. دنیا مجبور است ما را بپذیرد که فقط آژانس بیاید و نظارت کند.


تعطیلی غنی‌سازی و شعارهایی که فردو به مرکز تحقیقات پیشرفته فیزیک، هسته‌ای و ایزوتوپ‌های پایدار تبدیل شود، عوام‌فریبی است. مگر کودنیم که امریکایی‌ها این‌جوری مسخره‌مان کنند؟ چه تحقیقات پیشرفته‌ای در بیابان قم زیر زمین می‌خواهیم انجام بدهیم که در دانشگاه صنعتی شریف، تهران و امیرکبیر نمی‌توانیم انجام بدهیم؟ باید از آقای دکتر صالحی بپرسید قراردادی را که با دانشگاه امیرکبیر بسته بودم که دانشگاه صنعتی امیرکبیر بعد از 20 سال تبدیل به دانشگاه محوری پشتیبان صنعت هسته‌ای شود، این دانشجوها را به دانشگاه امیرکبیر فرستاده بودیم که کار، درس و مدرکشان آنجا باشد، چه شد؟ اینها چه کارهایی است که ایشان در سازمان انرژی اتمی انجام می‌دهد؟ رسانه‌ها باید بروند و از اینها مطالبه کنید.


چرا آقای صالحی به این قضیه نپرداخته است و می‌خواهد برود زیر زمین فردو تحقیق کند؟ مگر دانشگاه صنعتی اصفهان یا امیرکبیر ما جا کم دارد یا استاد و آدم متفکر ندارد؟ اینها چه خوش‌خدمتی‌هایی است که دارند در این زمینه به غرب می‌کنند؟


از زمانی که دولت جدید آمده است و آقای صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی شده‌اند تمام این پروژه‌ها خوابیده است. متأسفانه اینها مسیر را منحرف کردند.


نباید معادن کهنوج را می‌دادیم برود، نباید خام‌فروشی کنیم یا با ارمنستان یا جای دیگر شریک شویم. خیلی به معدنی‌های کشور اصرار کردیم که بخشی از معادن تیتانیوم کشور را به انرژی اتمی بسپارد تا تیتانیومش را جدا و از خام‌فروشی جلوگیری کند. عده‌ای در این زمینه مقاومت می‌کنند. استعدادهایی که در انرژی اتمی وجود داشت می‌توانست در خدمت صنایع نفتی در بیاید. متأسفانه دولت جدید با شروع کارش بلافاصله شرکتی را که تأسیس کرده بودیم تا پتانسیل فنی مهندسی و علمی در انرژی اتمی را بعد از اینکه کارخانه‌ها به بهره‌برداری می‌رسند، به خدمت بگیرد و در جهت رفع تحریم‌های نفتی و ساخت اجزای نفتی به کار ببندد، تعطیل کرد. مثل اینکه عناد خاصی با آن برنامه‌ها داشتند. از آنها بپرسید چرا شرکتی را که در انرژی اتمی تأسیس شده بود و داشتیم 2/1 میلیارد دلار قرارداد با وزارت نفت می‌بستیم تا روی تقویت فشار چاه‌های پارس جنوبی برایشان کار کنیم، تعطیل کردید؟ این کاری بود که متخصصان ما در حوزه آب سنگین و چرخه سوخت از ظرفیت‌های آزادشان می‌توانستند استفاده کنند. همه اینها را تعطیل کردند. از آقای دکتر روحانی باید پرسید، چه دشمنی وزارت خارجه یا سایر افراد با مؤسسه پژوهش‌های راهبردی بامداد داشتند؟


در بدو ورود آقای صالحی اینها را برایشان نمایش دادند و ایشان را در جریان گذاشتند، ولی بلافاصله آن را تعطیل کرد. چرا؟ چون خودش در وزارت خارجه به فکرش نمی‌رسید این کار را بکند. اصلاً این ظرفیت در وزارت خارجه ما موجود نبود و نیست که روی این مسائل راهبردی کار کند.


اینجا که امکان آزمایش برای یک فرد یا یک طایفه خاص نیست تا یک سری دیدگاه‌هایشان را در عرصه بین‌الملل آزمایش کنند و نباید چنین زمینه‌ای را ایجاد کنیم. این فرصت آزمایشگاه و آزمایشگاه تست نظریه نیست. باید به اجماعی در کشور برسیم.


به نظر من آقای ظریف باید می‌گفت تضمین بدهید اورانیوم 56 درصد را به ما می‌دهید. البته می‌توانیم تولید کنیم. 20 درصدش را تولید کرده‌ایم، 56 درصد و بالاترش را هم می‌توانیم تولید کنیم. به شما که خودتان را جامعه جهانی می‌دانید، می‌گوییم به ما 56 درصد را بدهید. وقتی با این ایده برود و مذاکره کند مسئله فرق می‌کند. برای اینکه اطمینان حاصل کنید به ما نوشته بدهید که هر وقت 56 درصد برای پیشرانه‌های دریایی خواستیم، آن را در اختیار ما بگذارید. ما تولید نمی‌کنیم. این یعنی ما به سمت تولید اورانیوم برای سلاح نخواهیم رفت. آژانس هم که تعداد سانتریفیوژهایمان را کنترل می‌کند، ما هم جای مخفی نمی‌توانیم داشته باشیم.


آقای ظریف و تیمش، به‌خصوص آقای روحانی ـ که شاید تراوشات ذهنی خود آقای روحانی است ـ پذیرفته‌اند مجرم‌اند. ما که دنبال سلاح نرفته‌ایم. تکلیف اورانیوم معلوم بود و آقای ظریف باید می‌رفت مطالبه اورانیوم 56 درصد و مکتوب می‌کرد که تا هر وقت که خواستیم غنی‌سازی نمی‌کنیم. ممکن است ده سال دیگر به این نتیجه برسیم که نیاز داریم. آنها باید روی ده سال به تضمین می‌دادند.


نکته جالب این است که رآکتورهای آینده از نوع پلوتونیومی خواهند بود. اینها دارند از حالا ما را از اینکه حتی یک کیلو پلوتونیوم در کشور وجود داشته باشد، محروم می‌کنند. چرا نسل‌های بعدی‌مان را از این نعمت‌های خدادادی محروم کنیم؟

روح برنامه اقدام مشترک ژنو سلاح است. فکر می‌کنید دسترسی‌هایی که می‌خواهند به آژانس بدهند برای چیست؟ آژانس این دسترسی‌ها را برای چه می‌خواست؟ ما داشتیم روی ابعاد نظامی احتمالی (PMD) یا possible military dimensions با اینها مذاکره می‌کردیم و خیلی مقتدرانه می‌گفتیم سند بده تا به تو پاسخ بدهیم. می‌گفتند سند نمی‌دهیم، چون کانال‌های ارتباطی‌مان را شناسایی و با آنها برخورد و آن کانال را کور می‌کنید. کدام برنامه؟ کدام کانال؟


آقای ظریف، تیمش و شخص آقای روحانی باید به این مسائل توجه کنند. اینها نبایست اجازه می‌دادند غیر از نظارت آژانس چیز دیگری به کشور ما تحمیل شود. اگر ایستادگی می‌کردند حتماً مسئله حل می‌شد.


اینها ظرفیت شنیدن حرف‌های ما را ندارند. در حدی نیستند که بیایند و با ما صحبت کنند. اگر می‌خواستند صحبت کنند ما همان اول حاضر به همکاری بودیم. داشتیم با آقای ظریف همکاری می‌کردیم و به آقای روحانی اطلاعات درست هسته‌ای می‌دادم. اینها اصلاً حاضر نبودند ما را به حساب بیاورند. دعا نمی‌کنم آقای روحانی به جهنم برود، ولی ایشان به ما گفت بروید جهنم! به چنین آدمی چه بگوییم؟ ایشان تا عذرخواهی رسمی نکند زیر بار نمی‌رویم. ایشان باید استغفار کند. به ما ترسو و بزدل گفته است. منظورم از ما شخصی است که انتقاد کرده است. بی‌سواد شده‌ایم، به جهنم هم باید برویم. چنین حرف‌هایی به ایشان نمی‌زنیم و جسارت نمی‌کنیم. ایشان فرد این مملکت است، در انقلاب بوده، در دوران جنگ زحمت کشیده است، ولی اجازه نمی‌دهیم با رأی ایشان همه دستاوردهای کشور به باد برود. اگر ایشان می‌خواهد از ظرفیت‌های منتقدین استفاده کند باید قدری ادبیاتش را تصحیح کند. بگذریم.